
پس از پیروزی انقلاب ، آقای خامنه ای به اخوان ثالث تلفن می کند و از وی درخواست می کند که به میدان بیاید و با شعر و زبان از انقلاب حمایت کند ، اما اخوان که شاعری است زیرک وآزاده در پاسخ می گوید « ما همیشه بر سلطه بوده ایم نه با سلطه »
چند روزی پس از رد پیشنهاد خامنه ای ، چند نفری در خیابان راه را بر اخوان می بندند و اورا به شدت کمک میزنند ، حقوق باز نشستگی اخوان قطع می شود و آقای خامنه ای در یکی از خطبه های نماز جمعه خود اخوان را « هیچ » خطاب می کند
اخوان یکی از زیباترین شعرهای زبان پارسی را با مطلع « هیچم و چیزی کم » در پاسخ به او سرود ، با شعر اخوان نام خامنه ای نه به دلیل شعر شناسی او بلکه به دلیل رفتار غیر انسانی او با اخوان در تاریخ شعر معاصر فارسی ثبت شد.
هیچم
هیچم و چیزی کم
ما نیستیم از اهل این عالم که می بینی
وز اهل عالم های دیگر هم
یعنی چه ؟ پس اهل کجا هستیم ؟
از اهل عالم هیچم وچیزی کم
غم نیز چون شادی برای خود خدایی ، عالمی دارد
پس زنده باش مثل شادی ، غم
ما دوستدار سایه های تیره هم هستیم
ومثل عاشق ، مثل پروانه
اهل نماز شعله و شبنم
اما ، هیچم و چیزی کم
رفتم فراز بام خانه ، سخت لازم بود
شب بود و مظلم بود وظالم بود
آنجا چراغ افروختم ، اطراف روشن شد
و پشه ها وسوسک ها بسیار دیدم
که اینک روشنایی خرده خواهد شد
کشتم اسیر بی مروت زرده خواهد شد
باغ شبم افسرده ، چون خون مرده خواهد شد
خاموش کردم روشنایی را
آن پشه ها و سوسک ها رفتند
غم رفت ، شادی رفت
و حول و حسرت ترک من گفتند
از بام پایین آمدم و آرام
همراه با مشتی غم وشادی
و با گروهی زخم ها و عده ای مرحم
گفتیم بنشینم
نزدیک سالی مهلتش یک دم
مثل ظهور اولین پرتو
مثل غروب آخرین عیسای بن مریم
مثل نگاه غمگنانه ما
مثل بچه آدم
آنگه نشستیم و بی خوبی خوب فهمیدیم
با آن چراغ روز وشب خامش تر از تاریک
هیچم و چیزی کم
.......................................................................
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر